غرب چگونه به نام آزادی، آزادی را به مسلخ می برد؟



هنوز آنقدر زمان نگذشته است که دنیای معاصر فراموش کند ارتش فدرالی آمریکا یک فرقه مذهبی به نام فرقه دیویدیه را فقط به جرم اعتقاد به باوری خاص به آتش کشید و زن و مرد، پیر و جوان و کودک را در آتش کینه عقیدتی حکام آمریکا خاکستر کرد.

 جهان غرب سالها است که خود را معیار حقوق بشرمعرفی می کند و از نقض آن در دیگر نقاط جهان سخن می گوید، خود معیاری غرب در حقوق بشر، اگر برای جهان غیر غرب سخت و غیر قابل پذیرش است، اما برای خود ملتهای غربی نیز بهای گزافی داشته است. نظام های غربی به عنوان مدعیان پر آب و تاب حقوق بشر و آزادی های انسانی، گرچه دیگر ملل و تمدن ها را به دلیل عدم پای بندی به موازین غربی، تحت فشارهای سنگین اقتصادی و سیاسی و فرهنگی قرار می دهند، اما هنگامی که نوبت به خودشان می رسد، حتی موازین و معیارهایی را که با سبقه فرهنگی و سیاسی جوامع خود ساخته اند برنمی تابند.

شگفت است که این نظام ها با وجود عدم تمیکن خود به ملاک های متعین غربی حقوق بشر، دیگران را به نقض آن متهم و به همین اتهام مستحق انواع مجازت ها می داند؛ برشمردن موارد بسیار فراوان نقض حقوق بشردر سیستم های غربی مجالی فراغ می طلبد، اما برای درک صداقت غرب می توان مواردی را چون یک مصداق ذکر نمود.

یکی از نکات مورد اتکای غرب و بویژه آمریکا علیه ایران و برخی از کشورهای جهان سوم، این است که مدعی اند این کشورها دنبال تولید سلاح های هسته ای اند و سپس بر اساس این احتمال دست به فشارهای گوناگون می زنند. در حالی که آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی دیگراز کشورهای غربی دارای کلاهک های متعدد هسته ای هستند و آمریکا اولین و تنها ترین کشوری است که از سلاح های هسته ای علیه مردم بی گناه ژاپن استفاده کرده است . ساده ترین اصل حقوق بشری ایجاب می کند که  قبل از مجازات کشورهایی که احتمال دارد سلاح هسته ای تولید کنند؛ ابتدا کشوری را که با استفاده از این سلاح مردم بی گناه را با خاک یکسان نموده است مجازات کنند! اما کو مجامع پر طمطراق جهانی !

یا مواردی مثل بدرفتاری با زندانیان و متهمین را اگر در نظر بگیریم، آمریکا اولین کشوری است که دو زندان مشهورش شاهد انواع بدرفتاری بامتهمین بوده است. تاریخ نام ابوغریب وگوآنتانامو را در خود ثبت کرده است که چگونه مدعیان حقوق بشر جاهلانه ترین روش های  شکنجه را در آنجا علیه بشریت  به کارگرفته اند.

اما یکی از مدعیان دهن پرکن غربی در خصوص  آزادی ، ازادی بیان است. غرب خود را مظهر و مأمن آزادی بیان معرفی می نماید و دیگران را با سنجه خویش سنجیده و متهم می سازد.آزادی بیان و لوازم و شرایط آن و دستاوردهای احتمالی پذیرش بی قید و شرط این آزادی نیازمند  شرح و بسط فراوان است. اما نکته ای  که در این جا  می توان به آن پرداخت میزان پای بندی غرب به شرایط و لوازم ازادی بیان است.

غرب در زیر لوای آزادی بیان مجوز هرگونه هتک حرمت و توهین به مقدسات را صادر می کند، انبیا واولیاء الهی، مقام قدسی پروردگار، مقدسات مورد توجه ادیان الهی  بویژه اسلام از مهمترین هدفهای غرب برای تقدس شکنی تحت عنوان آزادی بیان و عقیده است. توهین به پیامبر اعظم اسلام و قرآن کریم، بی حرمتی به دیگر انبیاأ الهی، زدن برچسب های توهین آمیز به باورمندان و معتقدان  ادیان الهی، از جمله مسائلی است که  تحت این عنوان  رخ می دهد.اما وقتی بحث از جنبه معکوس مطرح می شود آزادی بیان و عقیده چنان در منگنه تنگ نظری و استبداد نوین مدعیان قرار می گیرد که نفس مخالفان در سینه خفه می شود. هنوز آنقدر زمان نگذشته است که دنیای معاصر فراموش کند ارتش فدرالی آمریکا یک فرقه مذهبی به نام فرقه دیویدیه را فقط به جرم اعتقاد به باوری خاص به آتش کشید و زن و مرد، پیر و جوان و کودک را در آتش کینه عقیدتی حکام آمریکا خاکستر کرد.

کشوری که تحمل یک فرقه کوچکی را که در روزهای محدودی از سال در یک کلیسای کوچک اعمال عبادی می کردند نداشته باشد معلوم است که  هر صدای مخالفی را از هر نوع و از هر کجا خفه خواهد نمود.

حکام و تئوری پردازان وجریان های مسلط غرب در زیر سایه و بهانه ازادی بیان و عقیده، تقدس زدایی از همه باورهای  دینی را یک ارزش  معرفی می کنند. این در حالی است که جعلیات تاریخی و سیاسی خود را لباس تقدس  می پوشانند. غربی که اجازه همه نوع  تهمت وافترا را به انبیا ی الهی صادر می کند، خود بر افسانه های موهوم هولوکاست  چنان لباس تقدس می پوشانند  که حتی کسی جرات سوال از چند و چون آن را نداشته باشد . چه بسیار اندیشمندان و فرهیختگانی که  فقط به جرم ورود به تحلیل و یا جستجوی ریشه های تاریخی هولوکاست  مستحق زندان و شکنجه شدند.

یک بام و دوهوای حقوق بشری غرب بسیار گسترده تر از آن است که بتوان در یک نوشته محدود ابعاد آن را تشریح کرد. آنجا که یک گروه مبارزی مثل حزب الله که از حق حاکمیت خود و ارزشهای ملی دینی خود دفاع می نماید به تروریسم متهم  می شود . اما جانیان آدم خواری که در سوریه خون انسانهای بی گناه را می ریزند، مورد حمایت غرب قرار می گیرد و با دریافت پیشرفته ترین سلاح ها، به خون ریزی روز افزون تشویق می شود. غرب با فرض خود به عنوان مرکز عالم و با تصور تمدن خود به عنوان پایان تاریخ، هر آنچه را که غربی باشد و از غرب سر بزند مشروعیت می بخشد. این در حالی است که کمترین توجهی به خواسته ها و مطالبات و نظزات متفاوت تمدن های دیگر ندارد.

یکی از جالب ترین اقدامات غرب در سالهای اخیر که  چهره واقعی  حقوق بشری و دفاع سیستم معیوب غرب از آزادی بیان را به نمایش  می گذارد، قطع برنامه های ماهواره ای جریان های مخالف غرب  است. در سالهای گذشته بارها  برنامه های  شبکه های متعلق به حزب الله لبنان از ماهواره های جهانی قطع یا محدود شده بود، اما این اقدام به دلیل انکه حزب الله یک گروه سیاسی است چندان با واکنش جهانی مواجه نگردید. اما گویا توان و تحمل غرب نسبت به شنیدن هرنوع صدای مخالفی هر روز کمتر و کمتر می شود و غرب نمی تواند حتی یک صدای مخالف را تحمل کند. از همین رو این بار رسانه ها و شبکه های جمهوری اسلامی در زیر تیغ ازادی بیان ادعایی غربی قربانی می شوند.

قطع شبکه های ایرای از ماهواره های بین الملی از یک سو نشانگر این امر است که  غرب چه اندازه در مدعای ازادی بیان صادق است و از سوی دیگر نشانگر عمق نفوذ جمهوری اسلامی  است. بدون شک برنامه های رسانه های جمهوری اسلامی اگر برنامه های سطحی و مبتذلی بود مانند هزاران هزار شبکه های موجود بدون مشکل تداوم داشت و هیچ گونه نگرانی ایجاد نمی کرد. مسئله این است که برنامه های شبکه های ایرانی  آگاهی بخش و تاثیر گذار است و این خط قرمز غرب است.رسالت رسانه در غرب در دو وجه خلاصه می شود؛ بردن مخاطب در فلسفه های موهوم و مبتذل روز مره و دوم هدایت ذهن مخاطب با تکنیک های روانی به سمت و سوی مورد نظر حکام غربی .

اما در این میان رسانه های جمهوری اسلامی سیگنالهای متفاوتی مخابره می کنند که محتوای آنها آگاهی بخش و هدایت گر فکری و معنوی است. درجهانی که همه رسانه ها، اعم از غربی و عربی و ... از یک منبع دستور می گیرند و براساس یک رسالت پروپاگاندا به راه می اندازند،  حضور متفاوت رسانه های  ایرانی  که متکی بر اطلاع رسانی صادقانه و بر پایه رسالت هدایت گری معنوی و حقیقی است؛ یک خطر برای دنیای تک صدایی غرب است. همین امر کافی است تا جهان مدعی حقوق بشر و آزادی بیان برای قلع و قمع این رسانه ها متحد شوند. اینگونه است که مدعیان غربی با زیر پا گذاشتن  مسلم ترین حقوق یک ملت ، اقدام به سانسور جهانی رسانه های ملت ایران می کنند و میلیون ها مخاطب آن را با سردرگمی مواجه می سازند. اینگونه پازل مبارزه غرب با ازادی روزبه روز تکمیل تر می شود. کشورهایی که  قرار بود برای خاورمیانه جدید دمکراسی هدیه دهند، اکنون برای آنان قتل و غارت و ترور و وحشت به ارمغان آورده اند.

عراق و افغانستان و سوریه و پاکستان و لبنان  و مالی و سومالی  مزه تلخ دمکراسی آمریکایی را از عمق جان چشیده است و این تنها شبکه های ایرانی است که از پشت پرده این وحشت های روز افزون خبر می آورد و مخاطب را از حقایق با خبر می سازد. قرار بود غرب ترور و وحشت را به نام اسلام در خاورمیانه نهادینه کند و انگاه راه چپاولش را تسهیل نماید اما این رسانه های ایرانی بود که  شفاف و صریح و بی پرده، به افشای ماهیت اقدامات غربی و تروریسم مورد حمایت آنها پرداخت. صدای متفاوت رسانه جمهوری اسلامی مخاطب جهانی یافته و مردم خسته از دروغ و فریب  به این رسانه ها پناه آورده اند ؛ پس طبیعی است که  این صداهای متفاوت  قلع و قمع شوند تا غرب دو سه روزی بیشتر به  قتل و غارت در خاورمیانه و جهان اسلام ادامه دهد.

منبع:سبلانه

نقش کم نظیر بسیج در جنگ نرم


جانشین سازمان بسیج مستضعفین کشور با اشاره به ظرفیت کم نظیر بسیج در پیشبرد امور کشور خواستار توجه بیش از پیش مسئولین برای بهره مندی از این پتانسیل شد.
سردار علی فضلی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار سبلانه با بیان این که دشمن با اشاعه  فساد و فحشا و مواد مخدر درصدد تقویت بی هویتی در بین جوانان ایرانی است گفت: مقابله موثر با هجمه فرهنگی  مستلزم  کار فرهنگی، تربیتی و سازنده برای جوانان است.
وی تصریح کرد: امروز وقت گرانبهای اغلب افراد پای اینترنت صرف می شود و انس و الفت با خانواده به حاشیه رفته است و دشمنان با استفاده از این فرصت خانواده را کانون هجمه خود قرار داده اند بنابراین برای مقابله با این هجمه دشمنان، باید کانون گرم خانواده را تحکیم و تقویت کنیم.
جانشین بسیج مستضعفین با اشاره به تاثیر گذاری سفر های راهیان نور در خنثی کردن توطئه های دشمنان اظهار داشت: شنیدن اثر پذیری این سفر های معنوی از زبان دانش آموازان اعزام شده وصف ناشدنی است.
سردار فضلی در ادامه با بیان این که برای جلوگیری از ورود مواد مخدر از مرزها نیز نیروهای بسیجی در مواقع نیاز به نیروهای انتظامی کمک می کنند افزود: هر موقع میدان فراهم بوده نیروی بسیج در مقابله با مواد مخدر ورود پیدا کرده و انتظار داریم همه دستگاه ها و مسئولین امر بیش از گذشته از ظرفیت کم نظیر بسیج استفاده کنند.
این رزمنده و فرمانده دفاع مقدس گفت: بسیج همواره آماده مبارزه با هجمه های فرهنگی است، عرصه فرهنگی نیاز به پشتیبانی فرهنگی دارد اگر آرمانی نگاه کنیم نتیجه بخش خواهد بود.
سردار فضلی در بخش دیگری از این گفتگو درباره اقتصاد مقاومتی اظهار داشت: اقتصاد مقاومتی صرفه جویی در کارها و پرهیز از انجام کارهای غیر ضروری است.
وی با بیان اینکه مردم در شکل گیری اقتصاد مقاومتی نقش مهمی بر عهده دارند عنوان کرد: درطی سال های گذشته و امسال سازوکارهایی برای تقویت این مهم فراهم شده است و تمرکز پیدا کردن بر روی موضوعات اساسی و بنیادی می تواند برای آینده تاثیر گذار باشد.
سردار فضلی با بیان اینکه گستره بسیج به اندازه تمام ملت ایران است، اظهار داشت: تشویق آحاد مردم درقالب ساختار گسترده بسیج درمحلات و مساجد باعث می شود تا بسیج درهرجایی که مردم سهمی را ایفا می کنند پیشگام باشد.
وی ادامه داد: در راستای تقویت سازوکارهای اقتصاد مقاومتی و تحقق منویات مقام معظم رهبری با همکاری سپاه های استانی و بسیج سازندگی قرارگاه سازندگی تشکیل شد تا به صورت زیر بنایی اقداماتی را با کمک دولت و مجلس و خودجوش طراحی کرده و با این اقدامات اقتصاد رادر حوزه خرد تقویت کنیم.
سردار فضلی تقویت تولید خانگی و محلی را جزو مبانی قرارگاههای سازندگی دانست و افزود:در راستای تحقق حماسه اقتصادی حوزه کشاورزی، دامداری، صنایع کوچک کانون توجه بسیج است.
جانشین سازمان بسیج مستضعفین کشور گفت:آموزش بخش های کشاورزی و تولیدی از جمله برنامه های بسیج است تا با انتقال تجربه و تخصص افراد در راه عملی شدن اقتصاد مقاومتی گام برداریم و در این راستا بنیاد تعاون بسیج با اعطای تسهیلات  از تولیدکنندگان و کشاورزان حمایت خواهد کرد.

سردار فضلی در پایان خواستار پرهیز از برخورد شعاری با مفاهیم تولید در کشور شد و گفت: امیدواریم قبل از شعار دادن به گفته هایمان عمل کنیم و بدنبال موفقیت در میدان عمل باشیم.

منبع:سبلانه

خاطره آیت الله العظمی خامنه ای از 12 فروردین 58



دفتر حفظ و نشر آیت الله خامنه ای به مناسبت فرا رسیدن یوم‌الله 12 فروردین خاطره‌ای از رهبر معظم انقلاب که در تاریخ 10 فروردین 64 منتشر شده بود را بازنشر داد که در ادامه می‌آید:

سوال: ضمن تشکر از وقتى که در اختیار ما قرار دادید همان‌طور که مى‌دانید در آستانه‌ى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شرکت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطره‌ى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان کنید.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم که لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در این گفتار کوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یک مقطع تاریخى بى‌نظیرى در تاریخ کشور ماست، زیرا که براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت کوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى که در آن سالهاى کوتاه البته حکومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى که کشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران کوتاه صدر اسلام یک حکومتى اعلان شد، یک نظامى اعلان شد که داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.
اصلاً این خاطره را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ کشورمان نمى‌شود مقایسه کرد. نقطه‌ى مکمل و متمم انقلاب بیست‌ودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.
از یک نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن این‌که این اولین نمونه در دنیاى امروز هست که با مکتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوه‌هاى گوناگون حکومت را به مردم دنیا عرضه مى‌کند، دارد عرضه مى‌شود؛ این اولین نمونه‌اى است که مردم دنیا دارند مى‌بینند جمهوریهاى دیگرى که اعلان مى‌شود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبک دموکراسى غربى به انواع واقسامش هیچ کدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورى‌اى که مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یک چیز بى‌نظیرى است.
یک خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌که آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلکه عید همه‌ى کسانى مى‌تواند باشد که مسلمانند، یعنى نزدیک به یک میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت کردند که اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى که یک ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یک جمهورى براساس اسلام مى‌کند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.
خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گیرى کرمان بودم از طرف امام یک مأموریتى به من محول شده بود که بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزدیک دیدار بکنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را که ملاحظه مى‌کنید از همان روزهاى اوّل امام به فکر افتادند که با این مستضعفین دورافتاده‌اى که به کلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت کنند و من را که آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آن‌جا براى این کار.
کرمان رسیده‌بودم من در راه بلوچستان که روز رأى‌گیرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ کرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر کدام مى‌خواستند که بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. یعنى سابق که کرمان رفته بودم و مردم کرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم کرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظه‌ى شیرینى بود براى من، آن لحظه‌اى که این رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌دیدم آن شور و هیجانى را که مردم کرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد که خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.
خاطره‌اى که فقط اشاره مى‌کنم مخالفتهایى است که با رأى‌گیرى به این شکل وجود داشت که از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى که بر مطبوعات کشور مسلط بودند، روشنفکرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها که مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توى مشت داشتند که خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى که نبود روزنامه‌ى دیگرى هم که بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند. رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفکرهاى گروهکى سیاسى ملحد و نیمه‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند که به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حکومت را مطرح کنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگى خارج کنند، اگرچه فرقى هم نمى‌کرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود که به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى که امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم، نه یک زیاد، لکن آنها کار خودشان را مى‌کردند به امید این‌که شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأى زیاد مردم را کم کنند، رأى را تقسیم کنند از این کارها مى‌کردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوه‌اى را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات کنیم که این شیوه‌ى درستى است.

عصبانیت و سراسیمگی دشمن از پیشرفت‌های شگرف ملت ایران


مقام معظم رهبری دستاوردها را نشان دهنده پیشرفت نظام اسلامی دانستند و افزودند: یکی دیگر از نشانه های پیشرفت، سراسیمگی، عصبانیت و شدت عمل دشمن است.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنج شنبه) در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان در سخنان مهمی ضمن ارائه تحلیلی جامع از حرکت رو به جلو و پیشرفتهای شگرف ملت ایران بعد از گذشت 34 سال و چالش های پیش روی او، نگاه بلندمدت در مسیر حرکت به سوی آرمانها و اهداف نظام اسلامی را بسیار ضروری دانستند و تأکید کردند: ایمان به اسلام، عزم راسخ، تکیه به مردم و حفظ و تقویت روحیه امید، عوامل اصلی استمرار حرکت رو به جلو و رسیدن به موفقیتهای بزرگتر و عبور از موانع و سختی های مقطعی است.
رهبر انقلاب اسلامی، نگاه بلندمدت به مسائل مدیریتی و تشکیلاتی و همچنین اهداف و آرمانهای نظام را از لوازم مهم حرکت مستمر و صحیح به سوی اهداف تعیین شده نظام اسلامی برشمردند و افزودند: در نگاه بلندمدت، نسبت به اهداف، دشمن و مسیر حرکت، شناخت درستی وجود دارد و بر همین اساس، سختی ها و فراز و نشیب ها قابل پیش بینی است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اگر در دوران مبارزه، چنین نگاه بلندمدتی وجود نداشت، قطعاً مبارزه به شکست منتهی می شد اما امام بزرگوار (ره) با ایمان و استقامت و استحکام روحی و امید به آینده، ایستاد و سرانجام مبارزه با همه سختی های خود، به پیروزی رسید.
ایشان شرایط کنونی را نسبت به دوران مبارزه، به مراتب دشوارتر و پیچیده تر توصیف  کردند و افزودند: در این شرایط باید از نگاههای کوتاه مدت و مقطعی دوری و با ایمان به اسلام و تکیه به مردم و روحیه امیدوارانه، استمرار حرکت رو به جلو را تضمین کرد.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از وظایف علما و روحانیون را حفظ و تقویت روحیه امید در مردم بویژه جوانان دانستند و تأکید کردند: باید دائماً در کوره امید دمیده شود، بخصوص که نشانه های امید فراوان است.
حضرت آیت الله خامنه ای یکی از نشانه های امید را، استمرار موفقیت های روزافزون ملت ایران ارزیابی و خاطرنشان کردند: عظمت کنونی و مرکزیت فکری ملت ایران در دنیای اسلام، تسلط گفتمان دینی در کشور، پیشرفتهای علمی و فناوری، نفوذ سیاسی و بین المللی نظام اسلامی و اقدامات زیربنایی عدالت محور در کشور، دستاوردهای شگرفی است که قبل از انقلاب اسلامی و یا در ابتدای پیروزی آن، غیرقابل تصور بود.
ایشان این دستاوردها را نشان دهنده پیشرفت نظام اسلامی دانستند و افزودند: یکی دیگر از نشانه های پیشرفت، سراسیمگی، عصبانیت و شدت عمل دشمن است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر نظام اسلامی پیشرفت نداشت، دشمنان تا این حد سراسیمه و عصبانی نمی شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای، موضوع هسته ای را یکی از چالش های پیش روی نظام اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: البته این چالش به زیان ما نبوده و نخواهد بود.
ایشان با اشاره به نشست اخیر جمهوری اسلامی ایران و 1 + 5 در آلماتی قزاقستان افزودند: در این دیدار غربی ها کار مهمی انجام ندادند که از آن تعبیر به دادن امتیاز شود بلکه آنها فقط به بخشی از حقوق ملت ایران، اعتراف کوچکی کردند.

ادامه نوشته

نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم


چكيده

اين مقاله، با عنوان « نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم» به این موضوعات پرداخته است: تاريخچه و تعريف و تبيين مفهوم جنگ نرم و بررسي اهداف آن، ويژگي ها و نيز تفاوت هاي آن با جنگ سخت و چرايي ارجحيت يافتن آن بر جنگ سخت؛ سپس روش هاي جنگ نرم بررسي شده است. اين روش ها در سه دسته گنجانده و تعريف شده اند:

1. روش هاي گفتاري

2. روش هاي رفتاري

3. روش هاي شبكه اي؛

پس از تعريف مفهوم جنگ نرم و تبيين روش هاي آن، نوبت به معرفي ابزارهاي كارآمد و مؤثر اين جنگ مي رسد، البته منظور، مجموعه اي از فناوري ها و وسايل و ابزارهاي ارتباطي و رسانه اي است كه كاربرد عام دارند و سرانجام بسترها و زمينه هاي جنگ نرم در حوزه دين و مذهب و نقش مسجد در مقابله با آن بررسي شده است. از جمله این بسترها كه در اين مقاله به آن پرداخته شده، رواج خرافات و موهومات در حوزه دين و اعتقادات، رواج شبهات فكري و ديني، تقويت سكولاريسم و جريان هاي سكولار در عرصه هاي گوناگون و تضعيف نظام فقاهتي و جايگاه مراجع ديني است.

مقدمه

تمدّن غرب كليتي است با فرهنگ مشترك، گفتمان و يك قدرت، با همه جوانب آن، فرهنگي كه ابزارهاي مناسب آن را هم سامان داده است. قدرتي كه دانش مورد نياز و مقتضي خود را هم توليد كرده است.غرب كليتي فراگير است، كليتي كه سوداي غلبه در بر دارد.

اين است كه لشكركشي ها و تصرف ها و مجموعه ها آغاز می شود و با بهانه هاي گوناگون، از جمله بهره گيري از مبلغان ديني مسيحيت در پوشش جهانگردان و مردم شناسان و بازرگانان، ولي همه با يك هدف: شناخت جوامع و سپس سيطره بر آن ممالك. بي ترديد انديشه ورزاني چون سيد جمال الدين اسدآبادي با ذكاوت و درايت خويش خطر را حس كرده بودند و با ايراد خطابه هاي مؤثر، اجراي اقدامات سياسي و رايزني هاي فراوان از جمله تحريض علماي شيعه به مقابله با استعمار كوششي بسيار نمودند.

به موازات او، انديشمندان ديگري هم بر اين دغدغه پاي فشردند و بر لزوم تكيه مسلمين بر پشتوانه ديني خود، در برابر هجوم غرب تأكيد كردند. از جمله سيدقطب و شيخ محمد عبده در جهان عرب؛ در ايران نيز به موازات علما و روحانيون بيدار و مصلح، كه هم در جريان مشروطه و هم پس از آن اين دغدغه را پاس داشتند، صاحبنظران و نويسندگان دردآشنا از جمله جلال آل احمد، درباره «خدمت و خيانت روشنفكران» هشدار داد و مهم تر از آن با طرح مفهوم «غرب زدگي» زباني نو در اين مقوله آفريد.

بيهوده نبود كه وقوع انقلاب اسلامي ايران به مانند شوكي صاحب نظران و جهان غرب را به تكاپو واداشت و به شناخت و فهم اين پديده نوظهور ترغیب كرد. تا آنجا كه نظريه پردازي چون ميشل فوكو يك بار به نوفل لوشاتو رفت و با امام به گفت وگو پرداخت و حتي در بحبوحه انقلاب دوبار به ايران آمد و متعجب از عظمت اين رخداد، از ايران به «روح جهان بي روح» تعبير كرد.

اين بازتاب وسيع جهاني طبعاً ضربه ای سنگين بر استيلای جهان غرب وارد آورد و آنان را به مقابله و جبران كشاند. تحليل هاي غلط و نارسا از ماهيت انقلاب اسلامي، قدرت هاي استكباري را در وهله اول به این نتيجه رساند كه مي توانند با استفاده از برتري نظامي و تسليحاتي خود و در قالب جنگي سخت و طاقت فرسا اين سد مستحكم را كه مانعي بر سر راه آنان شده بود، از ميان بردارند.

در نهايت علي رغم تفوق نظامي دشمن، فرجام جنگ آن گونه كه غرب انتظار داشت، رقم نخورد و طرح مستكبران در مقابله با نظام اسلامي در عمل شكست خورد.

نتيجه هشت سال جنگ با ايران، اين واقعيت را به آنان نشان داد كه این قدرت، ريشه اي ديگر و اين نمونه با همه نمونه هاي ديگر فرق دارد. از اين رو مي طلبد كه براي مقابله با آن ابزاري ديگر به كار بست و روشي ديگر در پيش گرفت. چنين بود كه جنگي در قالب نرم و بدون استفاده از ابزارهاي جنگي و ادوات نظامي، بلكه با بهره گيري از ابزارها و قالب هاي فرهنگي، فكري، هنري و رسانه اي آغاز كرد. جنگي كه غرب را يگانه الگو و مرجع تعيين و تدوين ارزش ها، شيوه هاي زندگي و باورهاي فكري و ابزارهاي فرهنگي به همه ملل معرفي مي كرد و آنان را به ترك و طرد فرهنگ هاي سنتي قومي- نژادي خود و پيوستن به قافله جهاني زندگي مدرن تشويق و تحريض مي نمود. اما، براي مقابله با جنگ نرم دشمن، چه بايد كرد.

رهبر معظّم انقلاب بارها براي مقابله با اين هجوم بر لزوم تشكيل جبهه فرهنگي متناسب، شناخت جامع و كامل از اين هجمه، هوشياري و استفاده از ابزار و روش هاي مشابه دشمن و يا شيوه هاي جانشين آن، دوري از غفلت آحاد مردم، به ويژه نخبگان، روشفكران، علماي دين تأكيد نموده است و اگر مساجد از جهت كاركرد و رسالت هدايتي و فرهنگي خود احيا شوند و ظرفيت هاي لازم و گوناگون در آنها تعبيه شود و به آبشخوري قرآني، فلسفي، عرفاني، اخلاقي، فقهي و نظاير آن به معناي واقعي تبديل شوند ديگر شاهد سرگشتگي و پناهندگي به دامن غرب نخواهيم بود. در اين دوره مساجد بايد به سمت نهادينه كردن باورها و دروني كردن و تعميق اصولي ارزش ها گام بردارند.

مسجدي مسجد است كه قهرها را به مهر و رقابت ها را به رفاقت و كثرت ها را به وحدت و تفرقه را به اتحاد تبديل كند. در مساجد، هم مي توان مناظرات ديني داشت، و هم پاي دانش هاي رايج نوين را باز كرد و متناسب با سطح زبان مخاطب به ایشان علم و اطلاع داد.

تعريف جنگ نرم

جنگ نرم (Soft war) در مقابل جنگ سخت تعريف مي شود؛ اين جنگ در حقيقت شامل هرگونه اقدام رواني، تبليغاتي، رسانه اي و فرهنگي است كه جامعه يا گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و گشوده شدن آتش و اعمال خشونت، رقيب را به انفعال يا شكست مي كشاند. جنگ نرم در پي از پاي درآوردن انديشه و تفكر جامعه هدف است تا حلقه هاي فكري و فرهنگي آن را سست كند و با بمباران خبري و تبليغاتي در نظام سياسي- اجتماعي حاكم، تزلزل و بي ثباتي تزريق كند.

با اين اوصاف طيف وسيعي از اقدامات از جنگ رايانه اي و فعاليت هاي اينترنتي تا راه اندازي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني و شبكه سازي و موارد ديگر، در عنوان جنگ نرم مي گنجد.

تاريخچه مفهوم جنگ نرم

جنگ نرم به وسيله «كميته خطر جاري» در سال هاي پاياني دهه 1980 م طراحي شد. در آن مقطع و در پي اصلاحات گورباچف مبني بر ايجاد فضاي باز سياسي و تغيير در قوانين اقتصادي شوروي، غرب فقط راه به زانو درآوردن بلوك شرق را جنگ نرم و فروپاشي از درون معرفي كرد. اين رويكرد با موفّقيت توأم شد و چنين بود كه سياستگذاران پنتاگون و سيا با سه راهبرد «دكترين مهار»، «نبرد رسانه اي» و «ساماندهي نافرماني مدني» توانستند اتحاد شوروي را به فروپاشي و شكست وادارند.


ادامه نوشته

افسران جنگ نرم خوش درخشیدند

افسران جنگ نرم خوش درخشیدند.

تیم وبلاگ گروهی از دانشگاه محقق اردبیلی مقام اول را در دومین جشنواره افسران جنگ نرم بدست آورد ضمن آنکه برترین کلیپ جشنواره نیز آز دانشگاه محقق اردبیلی بود.

حقوق بشر!


طبق اصل 15 اعلامیه حقوق بشر هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده‌ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه‌ای بدون ملاحظات مرزی است.

مسلمانان میانماری همه روزه قتل عام می‌شوند و فجایعی در این کشور علیه مسلمانان روی می‌دهد که اگر شاید در دیگر نقاط حساس جهان بود، بخش کوچکی از این جنایات هولناک صدای جامعه جهانی را بلند کرده بود، اما تقریبا در کشتار مسلمانان میانماری می‌توان گفت که جامعه جهانی تا کنون از کنار این تراژدی انسانی با سکوت و بدون تفاوت عبور کرده است.

این کشتار که در نوع خود یک نسل‌کشی قابل توجه محسوب می‌شود در شرایطی هر روز رو به گسترش است که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و در راس آن بانکی مون تا به این لحظه هیچ واکنشی نسبت به این کشتار غیرانسانی نداشته است. هر چند که به باور بسیاری بانکی مون مانند شورای حقوق بشر نه علاقه‌ای برای پرداختن به این موضوع دارد و نه وقتی برای صرف کردن دراین راه! چرا که موضوع این روزهای سوریه و فشارهای جهت‌دار غربی‌ها برای سقوط بشار اسد در این شرایط آن‌قدر بانکی مون را به خود مشغول کرده که دیگر وقتی برای پرداختن به جنایت علیه مسلمانان در میانمار نداشته است. البته نباید این مسئله را هم فراموش کرد که بدون تردید بانکی مون برای پرداختن به این موضوع تحت فشار است.

با وجود اینکه دولت نظامی ميانمار از همان ابتدا مسلمانان را مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار می‌داده است، اما خشونت‌های جدید (در واقع جنایات و نسل کشی تازه) علیه مسلمانان میانمار در ایالت راخین بعد از کشته شدن 11 مسلمان بیگناه توسط ارتش این کشور در ماه مه 2012 و حمله یک گروه بودائیان افراطی به اتوبوس حامل مسلمانان و کشته شدن یک بودائی در پاسخ به این حمله آغاز شد.

از ماه مه سال جاری تا کنون و از زمان آغاز درگیری‌ها در غرب میانمار، بودایی‌ها با حمله به مناطق مسلمان‌نشین بیش از 2000 منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیده‌اند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی‌خانمان کرده‌اند که وضعیت آوارگان سرگردان در مرز با بنگلادش به مراتب بدتر است.

مسلمانان میانمار که به "روهینگیا" معروف هستند، در شمال ایالت راخین در غرب میانمار متمرکز می‌باشند. دولت میانمار این اقلیت را به رسمیت نمی‌شناسد و آنها را مهاجران غیرقانونی می‌داند.

"تین سين"، رئیس‌جمهور نظامی میانمار، جمعیت 800 هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی معرفی کرده و گفته است که مسلمانان یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز شده یا اینکه اخراج شوند.

گفته می‌شود دهها هزار نفر از مسلمانان بی‌دفاع از آغاز ناآرامی‌های فرقه‌ای در میانمار به دست افراطیون بودایی به قتل رسیده‌اند و دهها هزار تن دیگر مجبور به ترک وطن شده و به کشورهای مجاور از جمله بنگلادش پناه برده‌اند.

ابعاد فاجعه به حدی است که گاه از دیدن تصاویر "از کشته پشته ساختن" مظلومان مسلمان میانماری قلب انسان به درد می‌آید و هر بیننده‌ای به این فکر فرو می‌رود که گاه انسان‌ها تا چه حد بی مرز و قاعده، وحشی هستند و جنایاتی مرتکب می‌شوند که حتی وحشی‌ترین‌ حیوان‌ها نیز آن گونه رفتار نمی‌کنند.

این جنایت‌ها با سکوت خبری و بی‌تفاوتی جامعه جهانی قطعا تداوم خواهد یافت و وظیفه هر انسان به طور عام و هر مسلمان به طور خاص این است که صدای مظلومیت مسلمانان قتل عام شده و در شرف قتل عام میانمار را به گوش جهان و خانم "آنگ سان سوچی"، رهبر دموکراسی‌خواهان ميانمار و برنده جایزه نوبل صلح! که تا کنون هیچ اظهار نظری درباره این جنایات هولناک نداشته، برساند.

از سوی دیگر برخی کارشناسان براین باورند که اتفاقات اخیر در میانمار به تحریک گروه ولابی‌های اسرائیلی صورت پذیرفته و در واقع به تعبیر این دست از صاحب‌نظران به دلیل در اقلیت بودن مسلمانان در میانمار، لابی‌های سیاسی یهودیان تندور، فرصت را برای به راه انداختن موج‌های کشتار علیه مسلمانان مناسب دیده‌اند و با تطمیع دیگر جریانات مذهبی مانند یهودیان وبرهماییان از آن‌ها درخواست خشونت غیر‌قابل وصفی بر علیه مسلمانان دارند. خشونتی که تنها بخشی از آن در عکس‌های چند وقت اخیر از سوزاندن مسلمانان و ویران کردن محل زندگی آنان منتشر شده است. چرا که تنها در همین عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده از این رفتار علیه مسلمانان تا به این لحظه می‌توان اوج توحش و نسل کشی را تنها به دلیل عقیده‌ای متفاوت با دیگر شهروندان در میانمار (برمه) به عینه مشاهده کرد. در حالی که در چندین سال اخیر آن سان سوچی که به عنوان یکی از رهبران معترضان برمه به حکومت نظامی این کشور دائما از حقوق بشر و رعایت دموکراسی و آزادی بیان صحبت می‌کند نسبت به این جنایت انسانی علیه مسلمانان که از تجاوز تا کشتار و سوزاندن کودک و نوجوانان و انوع و اقسام دیگر جنایات را شامل می‌شود سکوت محض اختیار کرده و تمام حرف‌های خود درباره دموکراسی و حقوق بشر را به فراموشی سپرده است!

فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92...


فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92(قسمت اول)


---------------------------------------------------------------------------------------

آن کسانی که راجع به انتخابات توصیه هایی میکنند،حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند،دائما نگویند انتخابات باید آزاد باشد، از اول انقلاب 34 انتخابات داشتیم، کدامش آزاد نبوده است؟


فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92(قسمت دوم)
----------------------------------------------------------------------
یکی از نقشه های دشمن برای جلوگیری از انتخابات پرشور این است که در ایام انتخابات سر مردم را به ماجرای سیاسی،اقتصادی یا امنیتی گرم کنند،اما ملت ایران هوشمندتر از این است که از دشمن فریب بخورد.

بیانات در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19دیماه (1391.10.19)

فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92(قسمت سوم)
----------------------------------------------------------------------
کسانی که وارد عرصه انتخابات می‌شوند، باید بتوانند بار مسئولیت را بکشند، صلاحیتهای مورد نظر شورای نگهبان را در خود ملاحظه کنند و باید بخواهند که قانون اساسی را اجرا کنند.

بیانات در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19دیماه (1391.10.19)

فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92(قسمت چهارم)
----------------------------------------------------------------------
همه دنیای استکبار دست به دست هم گذاشتند تا با تحریم، ملت ایران را به ستوه بیاورند و محاسبات مسئولان عوض شود اما نتیجه این شده که ملت ایران هر روز گرایشش به مبانی اسلام و ایستادگی بیشتر می‌شود.


بیانات در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19دیماه

1391.10.19


فصل الخطاب رهبری در انتخابات 92 در هفت توصیه (قسمت پنجم-جمع بندی بیانات)
-----------------------------------------------------------------------------
• توصيه ميكنيم، تأكيد ميكنيم، هم به مسئولين، هم به مردم، كه خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نكنيد.
• به مطبوعات، رسانه‌ها، روزنامه‌ها، پايگاه‌هاى اينترنتى سفارش ميكنيم كه از وارد كردن مطالب نادرست كه ذهن مردم را مشغول ميكند پرهيز كنيد.
• يكى از هدفهای دشمنان در انتخابات اين است كه انتخابات بدون حضور پرشور و همگانى مردم برگزار شود.
• مردم را از انتخابات مأيوس نكنند، هى نگويند انتخابات بايد آزاد باشد. خب، معلوم است كه انتخابات بايد آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشته‌ايم؛ كدامش آزاد نبوده است؟
• مسئله‌ ديگر اين است كه به مردم تلقين شود انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأكيد ميكنم كه انتخابات بايد سالم برگزار شود؛ منتها اين، راه دارد.
• من ميگويم غفلت نكنيد، حواستان باشد، كار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نكند؛ مقصود او را تكميل و تتميم نكند.
• كسانى كه وارد ميدان انتخابات ميشوند، بايد كسانى باشند كه در خود توانائىِ كشيدن اين بار را بيابند؛ صلاحيتهائى را هم كه در قانون اساسى است و شوراى محترم نگهبان بر روى آنها تكيه خواهد كرد، در خودشان ملاحظه كنند و واقعاً وابسته و دلبسته‌ى به نظام و قانون اساسى باشند.

بیانات در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19دیماه 1391.10.19


.... تا خون در رگ ماست خامنه ای رهبر ماست...

...خامنه ای عادل است ولایتش کامل است...

لبیک یا خامنه ای.


 9 دی ماه روز بصیرت و میثاق امت با ولایت...9 دی تقابل حق و باطل...

ــ در آن روزے کــ ه گمـراهـان عَـلَـم کردنـد « مـلَّـت » را
ــ و نـسـبـت بـا « امـامَـت » را
ــ و دوران ِ « ریـاسَـت » را
ــ و رَنـگے از « سـیـادَت » را
ــ و دورے از « سـیـاسَـت » را . . .
.
.
.
.
+ نـفـهـمـیـدنـد از ایـن مـلّـت « کـیـاسَـت » را
+ اطـاعـت از « امـامَـت » را

+ شـعـار ِ « از ولادَت تـا شـهـادَت بـا ولایـَت » را . . .



حضور مردم در ۹ دی ماه به معنی دفاع از هیچ حزب و گروه و جناحی نبود. برخلاف راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس که گروه های مختلف با برافراشتن یک پرچم و با درج نام خود”با فونت درشت” در زیر این پرچم به دنبال خودنمایی هستند، در نهم دیماه شاهد حضور خالص مردم و بدون هیچ چشم داشت حزبی و گروهی بودیم.


* در نهم دی ماه کسی برای حمایت از دولت فعلی و شخص احمدی نژاد وارد میدان نشد. در دست هیچ کس تصویری از رئیس جمهوری نبود. گویی این بار خروششان فقط و خالصانه برای دفاع از هویت نظام جمهوری اسلامی، دفاع از ولایت فقیه بوده است.

* نهم دی بر خلاف ۲۲ بهمن و روز قدس، روز تعطیل نبود. شاهد آن که در ساعات ابتدایی راهپیمایی، بسیاری از ادارات و شرکتها باز بودند و کارمندان با وجود علاقه مندی برای شرکت در راهپیمایی، مجبور به حضور در محل کار بودند.

* شعارهای ۹ دی، شعارهای همیشگی و کلیشه ای نبود. شعارهای جدیدی که از پیوند عشق به ولایت، عاشورا و انقلاب و نفرت از دشمنان حریم ولایت به دست آمده بود.

* ۹ دی ماه نشانه اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی بود، در حالیکه بسیاری از خواص و نخبگان و مثلا دلسوزان ادعا داشتند که اعتماد مردم به نظام از بین رفته است. نکته ای که نهم دی را متمایز می کند، حضور میلیونی مردم و نمایش اعتماد به نظام در اوج فضاسازی دشمنان خارجی و داخلی بود.

* ۹ دی تنها تجمع میلیونی مردم علیه خواص بی بصیرت بود. یعنی اگر بخواهیم اهداف مردم برای حضور در حماسه نهم دی‌ماه را برشماریم، اعتراض به خواص بی بصیرت، جزء اهداف اصلی مردم خواهد بود.

* ۹ دی تنها تجمع میلیونی مردم علیه خواص بی بصیرت بود. یعنی اگر بخواهیم اهداف مردم برای حضور در حماسه نهم دی‌ماه را برشماریم، اعتراض به خواص بی بصیرت، جزء اهداف اصلی مردم خواهد بود.

* نهم دی‌ماه، نشان داد که مردم از دستگاه تبلیغاتی جلوتر هستند. این حماسه محصول تبلیغات صدا و سیما و رسانه های دولتی نبود. مردم کاملا متوجه می شوند که کجا صدا و سیما، از مطالبه عمومی عقب می ماند. کجا خبری را نمی گوید و کجا یک خبر را بلندتر بیان می کند. مردم خودشان متوجه دروغ گویی و تضاد موجود در جنبش سبز شده بودند. آنها ایمان و اسلام خودشان را در خطر می دیدند و به خیابان آمدند. این نکته بسیار مهمی است که مردم یک جامعه متوجه عملیات روانی دستگاه تبلیغاتی نظام بشوند ولی با این حال برای دفاع از اعتقادات خود به میدان بیایند.

* ۹ دی ماه نشان داد که مردم "اصل انقلاب اسلامی” را با "اصل ولایت فقیه” ممزوج می دانند و توهین به نمادهای عاشورایی و اصل ولایت فقیه را هرگز نمی پذیرند.

* ۹ دی ماه از نظر حضور طیف های مختلف فکری و ظاهری هم متمایز بود. در این روز شاهد حضور جوانان با تیپ های مختلف بودیم. جوانانی که با مدل مو و لباس غربی نشان دادند که در باطن خود پایبند به انقلاب و ولایت هستند. این جوانان سعی داشتند با در دست گرفتن تصاویر رهبری یا پلاکاردهای حمایت از ولایت فقیه، عمداً این نکته را به همگان اثبات کنند.

* نکته بسیار جالب و عجیب در رابطه با ۹ دی، حضور افرادی بود که در راهپیمایی ۲۵ خرداد نیز شرکت کرده بودند. یعنی حضور در راهپیایی ای که به ظاهر با اهداف کاملاً متضاد با ۲۵ خردادماه برگزار شده بود. این یعنی مردم به خواص و بزرگان نظام احترام می گذارند و حرف آنها را قبول دارند تا جایی که با ایمان آنها در تضاد نباشد. یعنی با هیچ گروهی و کسی پیمان نبسته اند.

* نه دی عجیب است به خاطر ده ها دلیل دیگر که باید همچنان در مورد آن فکر کرد.



موضع امام خامنه ای در مورد حوادث سوریه

موضع امام خامنه ای در مورد حوادث سوریه :

دشمن را باید شناخت، ابزارهاى دشمن را باید شناخت، حیله‌هاى دشمن را باید شناخت؛ از كجا وارد میشود؟ ما با این نگاه در قضیه‌ى سوریه موضعگیرى كردیم. ما با آمدن خون از بینى یك انسان مسلمان هم موافق نیستیم و دردمان مى‌آید ما میگوئیم آن كسانى كه سوریه را به جنگ داخلى دارند میكشانند، مقصرند. آن كسانى كه سوریه را دارند به سمت تخریب و برادركشى میكشانند و كشانده‌اند، مقصرند.

همه‌ى خواسته‌هاى ملتها باید از طرق متعارف، معمولى و بدون خشونتهاى اینجورى حل شود

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21741

      

دروغ جدید گوگل از راه رسید؛ بنویسید ایران ، بخوانید هند!

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز، سرویس ترجمه شرکت گوگل
google translate که در فضای مجازی کاربران نسبتا زیادی دارد در اقدامی غیر حرفه ای و با دستکاری کردن این سرویس، پرده ای دیگر از وابستگی گوگل به سازمان های سیاسی آمریکا را فاش کرد.

این شرکت در اقدامی مغرضانه هر جمله و یا کلمه ای را که به سود ایران باشد و در تضاد با منافع امریکا و رژیم صهیونیستی، به دلخواه خودش ترجمه می کند.

به عنوان نمونه با تایپ جمله ای با عنوان "ایران شکست خواهد خورد"، جمله ی Iran will fail نشان داده می شود اما با تایپ جمله ی "ایران پیروز خواهد شد" جمله ی India will win نمای داده می شود!

منبع:
عرش نیوز


من خودم امتحان کردم...
ولی دلیلش رو نمی دونم اگه میدونید به ما هم بگید...

[تصویر: p352_hjg.jpg]

زنان و جنگ نرم...

جامعه مبتنی بر خانواده اسلامی قدرت بی‌‌بدیلی در عمارت تمدن بشری داشته تا حدی که قادر است فرایند جهانی شدن را از سقوط به اسفلِ سافلین به سمت صعود به مدینه فاضله مهدوی رهنمون گرداند.

جنگ نرم یک جنگ واقعی است که ابعاد مختلفی دارد و دشمن در این جنگ به دنبال ناکارآمدی نظام اسلامی است. استراتژی دشمن، جلوگیری از تحقق و ترویج راهبردی‌های پنج‌گانه یعنی انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن اسلامی است.

به تحقیق، شکل نگرفتن جامعه اسلامی مانع از تحقق تمدن اسلامی خواهد بود که خانواده به منزله اصلی‌ترین واحد سازنده آن می‌باشد.

دشمن به دنبال آن است که با استحاله مدل خانواده، به سبب تغییر سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی، آن را از مسیر کارکردهای خود منحرف سازد تا بدین وسیله جامعه را از مسیر اسلامیت خارج کند.

نبود جامعه اسلامی، مانع از بر سرکارآمدن دولت اسلامی می‌شود و به این ترتیب استحاله جامعه اسلامی، استحاله دولت اسلامی را در پی داشته و پس از استحاله نظام اسلامی، پدیده انقلاب اسلامی به شکست انجامیده و کارآمدی این فرضیه را در اذهان جهانیان باطل می‌کند.

به نظر می‌رسد سیر مذکور، نقشه راه دشمن در براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران است. به واقع تنگه احد جنگ نرم، خانواده است و استراتژی «خانواده‌زدایی» از جمله مهم‌ترین و کارآمدترین راهبردهای تحقق امپراتوری و دهکده جهانی دانسته شده است تا جایی که رؤسای سلطه در این راستا، جهانی سازی سبک ِزندگی آمریکایی را مورد توجه ویژه قرار داده و از آن به‌عنوان مهم‌ترین استراتژی اجتماعی جهانی سازی یاد نموده و بودجه‌های کلانی را در این راستا به تصویب رسانده‌اند.

رد پای این اعتبارات در تأسیس و تولیدات رسانه‌ها و ماهواره‌های بیگانه مانند شبکه‌های من و تو و فارسی وان، و همچنین در فضای سایبر به وضوح به چشم می‌خورد.

این که امروز دشمن در میان فرایند‌های پیچیده، پر مسأله و تکنیکال جوامع بشری، همه تلاش خود را پیرامون استحاله خانواده متمرکز کرده و البته به سبب نقش محوری زنان در نظام خانواده، اولویت برنامه‌ریزی‌اش را در این محور قرار داده است، ضمن رمزگشایی ازمختصات خیمه فرماندهی دشمن، منجر به کشف استراتژی وی می‌گردد که البته در هر جنگی اعم از سخت یا نرم، این کشف نیمی از پیروزی تلقی شده و نیم دیگر پیروزی در سایه استراتژی مقابله حاصل می‌گردد.

جای خوشبختی است که در جنگ نرم با محوریت خانواده زدایی، موضع ما فعال است؛ زیرا مدل خانواده اسلامی به گونه‌ای است که برمبنای نظام حق و تکلیف و در برداشتن عالی‌ترین مفاهیم ارزشی ِاخلاقی از جمله ایثار، صداقت، شرافت، عزت، عشق و محبت، نشاط و شادابی قادر است مدرن‌ترین ابزار زندگی مانند سبک جامعه متکامل و متعالی، سبک اقتصاد پویا، سبک ارتباط مترقی، سبک بهداشت روانی مؤثر، سبک فرهنگ متمدن و.... را به تصویر کشاند، غنی‌ترین مدل جامعه – جامعه تمدن‌ساز- را به منصه ظهور رساند و جامعه مبتنی بر این الگوی خانواده را بر اساس مؤلفه ژئو کالچری به هارتلند، یعنی قلب حیات و تمدن بشری، تبدیل نماید.

جامعه مبتنی بر خانواده اسلامی قدرت بی‌‌بدیلی در عمارت تمدن بشری داشته تا حدی که قادر است فرایند جهانی شدن را از سقوط به اسفلِ سافلین به سمت صعود به مدینه فاضله مهدوی رهنمون گرداند.

شایسته است اکنون که ایران اسلامی با تکیه بر اندیشه ناب اسلامی به‌عنوان ام‌القرای جهان اسلام، نجات جامعه بشری از ورطه سقوط را مشی خویش قرارداده است، ضمن توجه همه جانبه به مقوله خانواده و حفظ آن از گزند آسیب‌ها، نظریه اصیل خانواده اسلامی را به‌عنوان نسخه‌ای شفابخش، به جهانِ رو به اضمحلالِ بشریت تجویز نماید. به این منظور می‌باید در پالایش و پایش نظام خانواده در کشور، به منظور بهره مندی از ثمرات آن و الگوسازی برای بشریت، اهتمام ویژه‌ای مبذول گردد.

به نظر می‌رسد امروزه بی‌توجهی به ابعاد مسأله خانواده، این نسخه بی‌‌بدیل را دستخوش آسیب‌هایی نموده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

1. کمرنگ شدن اهمیت تشکیل خانواده

2. استحاله کارکردهای خانواده

3. برخوردار نبودن خانواده از استمرار و استکمال کافی (افزایش نرخ رشد طلاق و کاهش نرخ رشد ازدواج)

در این میان تهدیدهایی در کمین حوزه مسایل زنان و خانواده است که به نظر می‌رسد در سایه راه‌کارهای زیر قابل رفع باشد:

1. تدوین نقشه جامع خانواده اسلامی – ایرانی

2. ایجاد نگاه استراتژیک و سیستمی به حوزه مسایل خانواده با رویکرد مبانی اسلامی

توجه به عناصر خانواده در ساختارهای مجزا و بی‌‌ربط به یکدیگر؛ مانع از ایجاد یک نگاه سیستمی اسلامی به خانواده شده و منجر به پیدایش اندیشه اومانیستی می‌گردد.

به عنوان مثال توجه به جوانان در یک ساختار و توجه به زنان در ساختار دیگر و توجه به کودک در قالب تعهدات کنوانسیون‌های ناکارآمدِ بین‌المللی در کنار بی‌‌توجهی به مردان، راهگشا نخواهد بود.

از طرفی توجه یکسویه به تربیت زنان نسبت به نقش‌ها و مسؤولیت‌های خانوادگی و غفلت از تربیت مردان متناسب با نقش‌ها و مسؤولیت‌های خانوادگی تثبیت و تکمیل خانواده را دستخوش آسیب نموده است.

از طرف دیگر متولیان آموزش از دانشگاه و حوزه و منبر گرفته تا رسانه، به زن‌ها تکلیف واجب در برابر همسر را با مستحبات آموزش داده در حالی‌که در مواجهه با حقوق زن، سخن از اخلاق می‌گویند اما در طرف دیگر – مرد – نه خبری از آموزش تکالیف در برابر زن است نه از آموزش اخلاق و مهارت‌های زندگی، که این روند در بسیاری از مواقع ضمن ایجاد بستر ظلم در نظام خانواده، مبانی تربیتی غربی را در فضای خانواده به ظهور می‌رساند.

3. غنا بخشیدن به حوزه قضا، اعم از سیر دادرسی، قوانین و احکام که در بسیاری از موارد با تحقق شورای فقهی تخصصی زنان، ضمن پیشگیری از ایجاد مشکلات، در صورت وقوع مشکل راهگشا خواهد بود.

4. ایجاد یک نهاد مسؤول در راستای فرهنگ خانواده با نگاه استراتژیک و سیستمی و مشرف به همه دستگاه‌های مربوطه.

5. تدوین پیوست خانواده مبتنی بر نقشه جامع خانواده اسلامی-ایرانی در سیاست‌ها و برنامه‌های تمام دستگاه‌های کشور (صرف ایجاد یک دستگاه متولی و فراقت سایر دستگاه‌ها از موضوع خانواده مشکلی حل نخواهد شد. پالایش و پایش خانواده از آسیب‌ها و عوارض، مستلزم یک عزم ملی است).

6. تأسیس یک پژوهشگاه مطالعات بنیادین در حوزه زنان و خانواده فارغ از تحولات سیاسی

7. تاسیس پژوهشگاه آینده‌پژوهی و مطالعات راهبردی در حوزه زنان و خانواده به دور از سلایق سیاسی

8. امکان دسترسی زنان به برخی رشته‌های مورد نیاز مانند رشته مدیریت استراتژیک به منظور مشارکت موثر بانوان فرهیخته کشور در حوزه سیاستگزاری و مدیریتی بخصوص در عرصه مسایل زنان و خانواده با رویکرد استراتژیک.

معصومه حاج حسینی

منبع : هفته نامه پرتو سخن

جهاد فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست...


افسران - جهاد فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست


یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای باارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می‌شود، *فرهنگ رزمندگی و جهاد است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، می‌تواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست.
چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد.
این مقابله،
- یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛

- یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده می‌شود؛

- یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر می‌شود و

- یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق می‌گردد.

البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست.

پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش این‌که، در مقابل دشمن صورت گیرد.

جنگ نرم و راههای مقابله با آن

جنگ نرم                                                                                             

این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.

جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.

تعریف جنگ نرم

مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعريف واحدی كه مورد پذيرش همگان باشد ندارد.

«جان كالينز» تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود”، مي داند.

ارتش ايالات متحده آمریکا در آيين رزمي خود آن را بدين صورت تعريف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي طرف و يا گروههاي دوست است به نحوي كه براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي پشتيبان باشد”.با عنايت به تعاريف فوق، معروفترين تعريف را به جوزف ناي، پژوهشگر برجسته آمريكايي در حوزه “قدرت نرم” نسبت مي دهند. وي در سال1990 ميلادي در مجله “سياست خارجي” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانايي شكل دهي ترجيحات ديگران” تعريف كرد. تعريفي كه قبل از وي «پروفسور حميد مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهاني؛ مرزهاي نو در روابط بين الملل” به آن اشاره كرده بود. با اين وجود مهمترين كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف ناي در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاري براي موفقيت در سياست جهاني” منتشر نمود.

بنابراين جنگ نرم را مي توان هرگونه اقدام نرم، رواني و تبليغات رسانه اي كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگيري و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا مي دارد. جنگ رواني، جنگ سفيد، جنگ رسانه اي، عمليات رواني، براندازي نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملي، انقلاب رنگي و... از اشكال جنگ نرم است .

به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد.در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر بدون استفاده از راه هاي نظامي است.

در يك تعريف كامل تر مي توان گفت، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط قدرت هاي بزرگ جهان براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در كشورهاي هدف است

دلایل استفاده از جنگ نرم

انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.

در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.

بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.

جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت

1- حوزه تهديد نرم اجتماعي، فرهنگي و سياسي است، در حالي كه حوزه‌ تهديد سخت امنيتي و نظامي مي‌باشد؛

2- تهديدهاي نرم پيچده و محصول پردازش ذهني نخبگان و بنابراين اندازه‌گيري آن مشكل است، در حالي كه تهديدهاي سخت؛ عيني، واقعي و محسوس است و مي‌توان آن را با ارائه برخي از معيارها اندازه‌گيري كرد؛

3- روش اعمال تهديدهاي سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالي كه در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گيري مي‌شود. و تصرف و اشغال سرزمين است در حالي كه در تهديد نرم ، هدف تاثير‌گذاري بر انتخاب‌ها، فرآيند تصميم‌گيري و الگوهاي رفتاري حريف و در نهايت سلب هويت‌هاي فرهنگي است؛

4- مفهوم امنيت در رويكردهاي نرم شامل امنيت ارزش‌ها و هويت‌هاي اجتماعي مي‌شود، در حالي كه اين مفهوم در رويكردهاي سخت به معناي نبود تهديد خارجي تلقي مي‌گردد.

5- تهديدهاي سخت، محسوس و همراه با واكنش برانگيختن است، در حالي كه تهديدهاي نرم به دليل ماهيت غير عيني و محسوس آن، اغلب فاقد عكس‌العمل است.

6-مرجع امنيت در حوزه تهديدهاي سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالي كه مرجع امنيت در تهديدهاي نرم محيط فروملي و فراملي (هويت‌هاي فروملي و جهاني) است؛

7- كاربرد تهديد سخت در رويكرد امنيتي جديد عمدتاً مترادف با فروپاشي نظام‌هاي سياسي- امنيتي مخالف يا معارض است، در حالي كه كاربرد تهديد نرم در رويكردهاي امنيتي جديد عليه نظام‌هاي سياسي مخالف يا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازي و نهادسازي در چارچوب انديشه و الگوهاي رفتاري نظام‌هاي ليبرال و دموكراسي تلقي مي‌شود.

جنگ نرم نيز همانند جنگ سخت اهداف مختلفي دارد و قاعدتا هدف غايي هر دو آنها تغيير كامل نظام سياسي يك كشور است كه البته با اهداف محدودتر هم انجام مي گيرد. در حقيقت جنگ نرم و جنگ سخت يك هدف را دنبال مي كنند و اين وجه مشترك آنهاست، در هر صورت هدف اصلي اين جنگ، اعمال فشار براي ايجاد تغيير در اصول و رفتار يك نظام و يا به طور خاص تغيير خود نظام است.

اهداف جنگ نرم

1- استحاله فرهنگي در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است.

2- استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام.

3- ايجاد رعب و وحشت از مسائلي همچون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني.

4- اختلاف افكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور.

5- ترويج روحيه ياس و نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور.

6- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور.

7- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي.

8- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف.

9- تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و...

10- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري كه در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند.

11- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز.

جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

ابزارهاي جنگ نرم

جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام مي گيرد. بنابراين تمامي ابزارهاي حامل قدرت نرم را بايد به عنوان ابزارهاي جنگ نرم مورد توجه و شناسايي قرار داد. اين ابزارها انتقال دهنده پيام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاري براي انتقال پيام از يك نقطه به نقطه ديگر هستيم. رسانه ها شامل راديو، تلويزيون و مطبوعات، عرصه هاي هنر شامل سينما، تئاتر، نقاشي، گرافيك و موسيقي، انواع سازمان هاي مردم نهاد و شبكه هاي انساني در زمره ابزار جنگ نرم به شمار مي‏آيند.

با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار مختلفي استفاده مي شود مي توان گفت كه به همان نسبت نيز گروه هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي دهد.

چه افراد و تشكل‏هايي هدف جنگ نرم هستند؟

همه افراد جامعه مي‏توانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند.

در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي.

با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند.

در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

تاكتيك‏هاي جنگ نرم

1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند

2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم.

3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود.

4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است.

5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد.

6- كلي‏گويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته مي‏شوند.

7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار مي‏گيرد.

8- پاره حقيقت‏گويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد.

9- انسانيت‏زدايي و اهريمن‏سازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيت‏زدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.

10- ارائه پيشگويي‏هاي فاجعه‏آميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كلي‏گويي، پاره حقيقت‏گويي، اهريمن‏سازي و ...) به ارائه پيشگويي‏هاي مصيبت‏بار مي‏پردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند.

11- قطره‏چكاني: در تاكتيك قطره‏چكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد.

12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود.

13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيك‏هاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره مي‏گيرند.

14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد.

15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نمي‏توان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيت‏زدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند.

17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند

18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند.

19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند.

20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند

اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم

اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.

براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگي‌هاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار مي‌گيرد، جان انسان‌ها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال مي‌شود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار مي‌گيرد، افكار عمومي است.

براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغ‌پردازي رسانه‌هاي خارجي، آگاه كنيم.

اين دو مهم فقط با تقويت رسانه‌هاي خودي و تلاش براي بين‌المللي كردن اين رسانه‌ها، ميسر است. ديپلماسي رسانه‌اي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مي‌يابد؛ يكي مديريت رسانه‌ها توسط سازمان‌هاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياست‌هاي كلان كشورها.

هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسه‏آفريني‏ها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم.

برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم

1. گسترش دامنه و شمول فعاليت‏هاي فرهنگي.

2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان.

3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.

4. استفاده از ديپلماسي عمومي.

5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليت‏ها: اقليت‏هاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفت‏ورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند.

6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روش‏هاي مقابله باشد.

7.آگاهی بخشی عمومی