مقام معظم رهبری: خوب است این گزارش را در معرض اطلاع عموم بگذارید
ما پیشرفت زیادى كردهایم؛ منتها اگر از من بپرسید كه «آیا به این حد قانعم؟»، پاسخ من این است: ابداً. ما هنوز راه زیادى داریم، هم به عدالت اجتماعىاى كه اسلام از ما خواسته است - و اسلام در این مورد بسیار سختگیر است - هم به آن سطحى از آزادى كه ملت ایران مستحق و شایسته آن است، هنوز نرسیدهایم. ما هنوز كار داریم. این راه، راهى طولانى است. اینكه من بارها به جوانها مىگویم خودتان را آماده كنید، براى همین است. شما باید این راه را طى كنید. این راه، راهى است كه در هر كیلومترش تابلوى «توقف ممنوع» نصب شده است؛ لذا در این راه نباید توقف كرد. سربازان عدالت اجتماعى باید خستگىناپذیر باشند. كسانى كه در این راههاى طولانى و مسیر آرمانهاى بزرگ حركت مىكنند، باید خستگى حس نكنند. یك ملت اینگونه به سیادت و آقایى و آرمانهاى خودش مىرسد. هیچ ملتى با تنبلى به سیادت و سعادت نمىرسد.
لزوم ارتقاى بهرهورى/ اول فروردین 1388
مقصود ما از پیشرفت چیست؟ مقصود، پیشرفت در یك جهت محض نیست. مقصود از
پیشرفت، پیشرفت همهجانبه است. در همه ابعاد، این ملت، شایسته و سزاوار
پیشرفت است؛ پیشرفت در تولید ثروت ملى، پیشرفت در دانش و فناورى، پیشرفت در
اقتدار ملى و عزت بینالمللى، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در
امنیت كشور - هم امنیت اجتماعى، هم امنیت اخلاقى براى مردم - پیشرفت در
ارتقاى بهرهورى. ارتقاى بهرهورى معنایش این است كه ما بتوانیم از آنچه
داریم، بهترین استفاده را بكنیم؛ از نفت موجود، از گاز موجود، از كارخانه
موجود، از راه موجود و از آنچه در اختیار هست، بیشترین و بهترین استفاده را
بكنیم.
همت و كار مضاعف برای ارتقاى بهرهورى/ اول فروردین 1389
ما امسال را «سال همت مضاعف و كار مضاعف» عرض كردیم؛ یعنى همت برتر و كار
بیشتر. این تعبیر مضاعف - یعنى چندبرابر - شكل آرمانى است. اگر دو برابر هم
شد، اگر سه برابر هم شد، اگر ده برابر هم شد، ما قانع نیستیم. اما اینجور
هم نیست كه اگر یك جایى نتوانستیم دوبرابر كار كنیم، یک برابر و نیم
توانستیم كار بكنیم، مأیوس شویم. نه، مهم این است كه همت برترى داشته باشیم
از آنچه در گذشته داشتیم و كار بیشترى بكنیم از آنچه در گذشته مىكردیم.
این، شعار امسال است.
عرصههاى گوناگونى وجود دارد. یكى از این عرصهها، همت مضاعف و كار مضاعف در استفاده بهینه از منابع موجود كشور و امكاناتى است كه وجود دارد. از همه آن چیزهایى كه مىتواند براى سازندگى كشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداكثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى كه یكى از اركانش اصلاح الگوى مصرف است.
هدفمندكردن یارانهها ناظر به این است/ اول فروردین 1389
از آب در كشور استفاده بهینه بشود. ما امروز از آب در كشور استفاده بهینه
نمىكنیم. سال گذشته كه بنده مسأله اصلاح الگوى مصرف را مطرح كردم،
پژوهشگران كشورمان تحقیق كردند، به ما اطلاع دادند كه اگر آبى كه در كشور
مصرف مىشود، ده درصد آن صرفهجویى شود، این ده درصد به قدر تمام
استفادهاى است كه امروز براى شرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار
مىگیرد. امروز نود درصد آب كشور در بخشهاى كشاورزى مصرف مىشود؛ مصرف غلط،
مصرف اسرافآمیز. ده درصد دیگر براى آب شرب و براى صنعت و براى مصارف
گوناگون به كار مىرود، یعنى اگر در كار كشاورزى، ده درصد صرفهجویى كنیم،
مقدار مصرف شرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید، اینقدر
مسأله مهم است. مسأله مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم
مهم است. این لایحه هدفمندكردن یارانهها كه مطرح شده است، ناظر به این
مسائل است.
هدفمندكردن یارانهها جزو آرزوها/ 18 شهریور 1388
از مسأله عدالت دست برندارید، این قضیه عدالت را دنبال كنید، مسأله
فسادستیزى، حمایت از طبقات ضعیف، سادهزیستى، نگاه به مناطق دوردست و
محروم، توجه به مشكلات گوناگون مردم (را دنبال كنید). اینها اصولى است كه
اگر رعایت بشود و بر اینها پاى فشرده بشود، هم خدا را راضى مىكند، هم
مردم را از هر مسئول و از هر نظامى خشنود و دلشاد مىكند. اینها را ادامه
بدهید.
عدالت فقط عدالت در مسائل اقتصادى نیست، یك بخش عمدهاش مسأله اقتصاد است. در قضاوتها، در داورىها، در نگاهها، در نظرها، در اظهارات، در موضعگیرىها، همه بایستى شاخص عدالت را در نظر داشته باشیم. از همه مبتلابهتر، همین مسأله عدالت اقتصادى و عدم توزیع عادلانه ثروت عمومى و درآمد عمومى ملى بین آحاد جامعه است كه نمونههاى فراوانى دارد كه زیاد است و یكىاش همین یارانهها است كه ما خودمان یارانه مىدهیم، به فقیر كمتر مىدهیم، به غنى بیشتر مىدهیم! الان اینجور است. الان یارانههایى كه دولت دارد مىدهد، بیتالمال دارد مىدهد، به فقرا داریم كمتر یارانه مىدهیم، به اغنیاء بیشتر داریم مىدهیم. این هدفمندكردن یارانهها كه مطرح شده، واقعا یك امر مهمى است. سالها است كه این جزو آرزوها است، جزو كارها است. بنده در دولتهاى قبل، دو سه مرتبه كتبا و شفاها به دولتها گفتهام، منتها دنبال این نمىرفتند، كار سختى است، كار پردردسرى است. همین طور ترجیح مىدادند كه بماند. حالا این دولت دنبال این كار رفته. بالاخره باید این را دنبال كنید، كار ظریفى هم هست.
هدفمندكردن یارانهها؛ بخشى از طرح تحول اقتصادى/ 8 شهریور 1389
در زمینه مسائل اقتصادى كارهاى خوبى انجام گرفته. خوب است كه این گزارش را
در معرض اطلاع عموم بگذارید، یعنى چیزى باشد كه همه این گزارش دولت را در
زمینه كارهایى كه انجام گرفته، بشنوند. آنچه من رویش تكیه مىكنم، همین طرح
تحول اقتصادى است كه در دولت نهم مطرح شد. الان هدفمندكردن یارانهها كه
یک بخشى از آن طرح تحول بود، مورد بحث و بررسى و نزدیک به اجرا است، همه هم
متفقالقولند - اگرچه حالا در كیفیت اجراء ممكن است اختلاف نظرهایى باشد -
لیكن بخشهاى دیگر طرح تحول اقتصادى كه درباره نظامهاى پولى و بازرگانى و
گمركى و امثال اینها بود، نباید مغفولعنه قرار بگیرد، آنها هم بایستى
حتما دنبال شود. طرح تحول اقتصادى، كار مهم و بزرگى بود. ما توصیه مىكنیم،
از جمله چیزهایى كه از بین راه برنگردید، همین طرح تحول اقتصادى است، آن
را واقعا دنبال كنید.
هدفمندكردن یارانهها؛ برخوردارى بیشتر محرومین / 2 شهریور 1388
این مسأله طرح تحول از همان كارهاى بزرگ و از همان كارهایى است كه جرأت
اقدام به آن كار، خودش باارزش است. همین مسأله هدفمندكردن یارانهها، واقعا
چیز خیلى مهمى است، در دولتهاى قبل هم مطرح بوده، بارها صحبت شده بود و
گفته شده بود، منتها پیشرفت نمىكرد.
هدفمندی یارانهها، ناشی از تجربه نخبگان کشور است / اول فروردین 1388
مسأله هدفمندكردن یارانهها ناشى از تجربه بلندمدت نخبگان كشور است كه در
طول این سالها به این نقطه رسیدهاند كه یارانههایى كه از كیسه بیتالمال -
یعنى از جیب عموم مردم - بیرون مىرود و به عموم تعلق مىگیرد، بیشتر
متوجه قشرهایى بشود كه نیاز آنها بیشتر است، یعنى قشرهاى محروم و طبقات
متوسط به پائین جامعه از بیتالمال و از كیسه عمومى ملت بیشتر برخوردار
شوند تا طبقات بسیار مرفه و كسانى كه در حقیقت احتیاجى هم به این یارانهها
ندارند. رسیدن به این حقیقت و تصمیم و عزم راسخ بر اجراى آن، ناشى از
تجربه طولانىمدتى است كه در طول این سالها متراكم شده است و به مرحله عمل
درآمده است.
همه باید كمک كنند/ 18 شهریور 1388
در مسائل اقتصادى اگرچه محور فعالیت اقتصادى و تصمیمگیرىهاى اقتصادى
دولت است، اما بقیه قوا هم خیلى نقش دارند، قوه قضائیه هم نقش دارد، قوه
مقننه هم نقش دارد. آنها باید به وظائفشان در این زمینهها عمل كنند، كمك
كنند. بخش خصوصى و دستگاههاى مرتبط با بخش خصوصى مثل اتاقهاى بازرگانى و
امثال اینها و بعضى از بنیادهایى كه هستند، اینها همه بایستى در این جهت
همراه باشند و با دولت همكارى كنند و كمک كنند.
الف: توصیه به قوا/ اول فروردین 1389
من همین جا در حضور شما مردم عزیزمان توصیه مىكنم، هم به قوه مجریه، هم
به قوه مقننه كه در این مسأله مهم باید با هم همكارى كنند، باید به هم كمک
كنند. از یک طرف قضیه، نگاه به قوه مجریه است - كه بار بر دوش قوه مجریه
است، دولت باید اقدام كند، عمل كند، پس همه دستگاههاى دیگر، از جمله
دستگاه قانونگذارى باید به دولت كمک كنند - از طرف دیگر هم دولت باید آن
چیزى كه قانونى است و مراحل قانونى را گذرانده است، معتبر بداند و بر طبق
آن عمل كند. بنابراین دولت، مجلس - قوه مجریه، قوه مقننه - در این كار
دوشادوش هم حركت كنند، به هم كمک كنند و با هم باشند، «ید الله مع
الجماعة». وقتى با هم بودند، خدا هم كمك خواهد كرد. بنابراین استفاده بهینه
از امكانات و منابع موجود كشور و بهرهورى مهم است، بهرهورى بیشتر از
آنچه داریم و آنچه كه بسیارى از آنها متأسفانه مورد اسراف و استفاده غلط
قرار مىگیرد.
ب: توصیه به قوا/ 19 شهریور 1389
آنچه من امروز به همه ملت عزیزمان و به مسئولین محترم توصیه مىكنم، این
است كه براى دهه پیشرفت و عدالت، همه خودشان را آماده كنند. ما احتیاج
داریم به جهش در این راه. ما عقبماندگى زیاد داریم. با رفتار معمولى
نمىشود به نقطه مطلوب رسید، ما به جهش احتیاج داریم. این جهش، ایمان
مىخواهد، اخلاص مىخواهد، هماهنگى مىخواهد، همكارى نیروها را با یكدیگر
لازم دارد. قواى سهگانه با هم همكارى بكنند، همدلى كنند، به هم كمک كنند،
مردم به مسئولان، بهویژه به قوه مجریه كه وسط میدان است، كمک كنند، همكارى
كنند، همراهى كنند، ما بتوانیم راههاى نرفته را برویم، كارهاى بزرگى كه
در انتظار ما است، انجام بدهیم.
ج: توصیه به قوا/ 12 مرداد 1388
كارهاى بزرگ باید انجام بگیرد، كارهاى ماندگار باید انجام بگیرد. همه هم
باید كمک كنند. اگر بخواهیم به آن هدفها برسیم، همه باید كمك كنند،
سلیقههاى مختلف را كنار بگذارند.
انتقاد یا تخریب؛ خدمت یا خیانت؟/ 2 شهریور 1387
مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بكنند و اسمش را بگذارند انتقاد، یا از ما
انتقاد بشود و ما تلقى تخریب از آن داشته باشیم. باید مشخص بشود تخریب
كدام است و انتقاد كدام است. معناى انتقاد، آن ارزشیابى منصفانهاى است كه
یک آدم كارشناس مىكند، نقادى همین است. وقتى شما طلا را مىبرید پیش یك
زرگر كه نقادى كند، او مىگوید: آقا! این عیارش بیست است، یعنى عیار بیست
را قبول مىكند، حالا از بیست و چهار عیار كه طلاى خالص است، چهار عیار كم
است. این شد نقادى. البته زرگر هم هست و وسیله نقادى را هم دارد. اما اگر
چنانچه طلا را بردید مثلا پیش یک آهنگر و او یك نگاهى كرد و آن را انداخت و
گفت: آقا! اینكه چیزى نیست! این اسمش نقادى نیست. اولا اصل طلابودن این
(شىء) انكار شده. بالاخره مرد حسابى! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار
بیست كه دارد، این را قبول كن! ثانیا شما كه اهل این كار و آشناى این كار
نیستى!
آدم متأسفانه مىبیند چیزهایى كه به نام انتقاد از دولت و نقادى دولت، امروز گفته مىشود، شكل همین تخریب را دارد، یعنى انكار امتیازات، قبولنكردن برجستگیها و كارهاى خوب و درشتكردن و برجستهكردن ضعفها. بله، ضعف هست. هر دولتى بالاخره ضعف دارد، انسانها ضعف دارند، ضعفها را بگویند، قوتها را بگویند. جمعبندى كار یک دولت، آن وقتى است كه ضعفها و قوتها را منصفانه پهلوى همدیگر قرار بدهند، آن وقت مىشود جمعبندى كرد، نه اینكه بیایند یكسره بنا كنند به بدگویىكردن و انكاركردن همه خصوصیات.
انتقاد خوب است، تخریب بد است، انتقاد خدمت است، تخریب خیانت است، نه خیانت به دولت، بلكه خیانت به نظام و خیانت به كشور است. نباید تخریب بكنند، انتقاد بكنند.منبع :
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری